
کامیابی آنان در جذب وب شدگان آنچنان بود که یکی از غول های نامدار دنیای وب به نام "گوگل" آفریده شان را خرید و چیزی نگذشت که یوتیوب به رکورد بیش از یکصد میلیون بازدید در روز دست یافت و پس از "گوگل"، "یاهو" و "فیس بوک" پربازدیدترین پایگاه در دنیای مجازی اینترنت شد.
آن چنان که گردانندگان یوتیوب گفته اند، در هر دقیقه نزدیک به 20 ساعت فایل ویدیویی از سوی کاربران در این پایگاه بارگذاری می شود و بسیاری از رسانه های نامدار و خبرگزاری های سرشناس بین المللی خوراک خبری و تصویری خود را از میان این فایل ها برمی گزینند.
تصاویری که بر یوتیوب قرار می گیرند، بسته به میزان توانمندی شان در جلب توجه دیگر کاربران و بازدیدکنندگان، با قدرت و سرعت تکثیر می شوند و رشدی قارچ گونه می یابند چنان که گویی: "ذره دره، پشم قالی می شود".
کسی که تصویری را جالب و رباینده می داند و یا ناب و بکر می داندش، به قصد بنیان نهادن پیوندی اجتماعی با دیگران، آن را با آنان به اشتراک می گذارد و دیگران نیز تازگی، زیبایی، هیجان -و یا هر صفت دیگری را که شاخصه آن تصویر بوده است- با دیگران قسمت می کند.
این انبازی و همدستی در دیدن یک تصویر، گاه با هدف تقویت دوستی ها و پیوندهای اجتماعی است و گاه با نیت آگاه کردن هم از تازه ترین رویدادها. گاه به قصد شریک شدن در یک لذت بصری است و گاه برای خودنمایی و آگاه جلوه کردن نزد دیگران. گاه به منظور ایجاد یک موج اجتماعی است و گاه برای اثرگذاری بر اندیشه دیگران و هم رأی ساختن آنان. گاه نیز برای انتشار تصاویری است که از رسانه های رسمی امکان انتشار نمی یابند.
به اشتراک گذاردن تصاویر ویدیویی در پایگاهی مانند یوتیوب با اهداف گونه گون، موجب شده است تا این پایگاه به معجون و مجموعه ای از تصاویر بدل شود که در آن از یک هنرنمایی ورزشی تا یک سخنرانی آتشین سیاسی یافت شود؛ بخش سانسور شده ای از یک فیلم سینمایی تا لحظه گاف دادن یک چهره نامور سیاسی دیده شود؛ تصاویری که از آن به "دوربین مخفی" یاد می کنند تا لحظه های مبارزه برای بقا در دنیای وحش به چشم بخورد؛ و یک آزمایش عجیب علمی تا شیطنت های جذاب کودکانه برای دیدن در دسترس باشد.
در ایران ما که سیاست زدگی آمیخته به همه مقوله هاست، یوتیوب نیز سیاست زده است و به جرأت می توان گفت بیشترین بهره برداری از این امکان برای اشتراک گذاردن تصاویر، در عرصه سیاست صورت می پذیرد. غیرحرفه ای ترین تصاویر که لرزان، تاریک، گذرا و مبهمند، واقعه ای را به ثبت می رسانند و مهمان یوتیوب می شوند تا از آنجا به یاری غول های رسانه ای دنیا، جهانی شوند. آن چنان که جان ستاندن از دختری به نام "ندا" در یکی از خیابان های تهران و انبوهی از تصاویری که اعتراض بخشی از جامعه ایران را به ابرهای تیره سپهر سیاست در کشور در سال 88 نشان می داد، به میزبانی یوتیوب، جهانی شدند.