چندی پیش از آن هم رویارویی پلیس با دختری که به خونآلود شدن چهره اش انجامید و گردآمدن رهگذران را به دنبال داشت، باز به مدد تلفن همراه ماندگار شد و بسیارانی را در جای جای جهان بر این رخداد گذرا در گوشهای از تهران آگاه ساخت.
گوشی تلفن همراه، دیگر تنها وسیلهای برای بازپرسی حال و احوال خویشان و دوستان نیست که ابزاری برای زایاندن عکس و فیلم و تکثیر پیام است. پیامهایی که یا با سامانه پیامک انتشار مییابند، یا از بلوتوث برای پخش و پراکندن بهره میبرند و یا بر صفحههای مجازی اینترنت مینشینند و مسافر دورترین منزلگاهها میشوند.
این ساز و برگهای ارتباطی تازه، به آسانی مرزهای کهنه را در مینوردند و با شکستن انحصارهای رسانه ای، میتوانند از هر رویدادی داستانی جهانی بنگارند آنچنان که فارغ از محدودیتهای زبانی، قومی، اجتماعی و... خوانندگانی مشتاق بیابند و آنگونه شود که به تعبیر سعدی: "داستانی است که در هر سر بازاری هست".
این رسانههای نو، هر ماجرایی را که صدا و سیما تن به انتشارش نمیدهد و مطبوعات هم توان یا جرأت و دلیری پخش آن را ندارند، با فشردن دکمهای جهانگیر میکنند و فضای سایبر چه یوتیوب باشد، چه فیس بوک و چه هر گستره و شبکه مجازی دیگر، میزبان دهانلق و سخنپراکنی برای این ماجراها خواهد بود.
اینترنت و فناوریهای نوین ارتباطی، در شرایطی که فضای رسمی خبررسانی با دشواریها و محدودیتهای پرشماری رو به روست، به شهروندان این امکان را بخشیده است که مشارکت کنشگرانه خود را در فضای اجتماعی و سیاسی کشور به کار برند.
این شهروندان، دور از تنگناهای رسانههای رسمی، خود در نقش یک روزنامهنگار ظاهر شده و با یاری ساز و برگهای تازه ارتباطی و اطلاعاتی، در فرایندهای سیاسی و اجتماعی شرکت میکنند که یکی از آشکارترین نمودهای این شهروندان روزنامه نگار را این روزها در ایران شاهدیم.
این روزها غولهای رسانه ای بزرگ دنیا، تشنه اخبار و تصاویری هستند که پدید آورنده آنها، شهرونداني از ایرانند که ردای روزنامهنگارانی غیرحرفهای را بر تن کرده اند.
در چنین روزهایی که فضای بسته خبررسانی اجازه پوشش خبری آزادانه به نا آرامیهای ایران پس از اعلام نتایج دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نمیدهد و روزنامهنگاران خارجی نیز وادار به ترک کشور شده اند، سازمانهای خبری دنیا به فراوردههای شهروندان روزنامه نگار دلخوش کرده اند.
تصاویری مبهم، غیر حرفهای، گذرا، و حتی با منابعی که دارای اعتبار و روایی کاملی نیستند، به آسانی بر صفحه حرفه ای ترین خبرگزاریها، نشریات و شبکههای تلویزیونی دنیا مینشیند و رخدادهای ایران را جهانی میکنند.
ندا آقا سلطان که تا چندی پیش دانشجویی همسان با دیگر دانشجویان ایران بود، امروز به یاری همین ابزار ساده و تازه ارتباطی، به نمادی از رویدادهای کنونی ایران بدل شده است و فراوانند تصاویر و فیلمهای دیگری که جهانیان را از آنچه در خیابانهای ایران و به ویژه تهران میگذرد آگاه میکنند. و این همه، دسترنج شهروندان روزنامهنگار است.
سده ای پیش از این، هنگامی که در فرنگ به جان یکی از صاحبمنصبان قجر سوء قصد شد، به همراهانش گفت: "خوب شد این خبر یک سال دیگر هم به پایتخت نمیرسد وگرنه اهل حرم چه وحشتی میکردند". امروز اما شهروندان روزنامهنگار به اندک زمانی کوچکترین رویدادی را شهرتی جهانی میبخشند چنانکه:
"زین قصه، هفت گنبد افلاک پر صداست".
صرفنظر از شکستن حریمها و حرمت ها ی دنیای مردان سیاست در اتاق نشیمن عوام الناس و فرو ریختن بسیاری از بتها که فرخنده است و حرکتی است در جهت مردمسالاری، ضعف و حقارت رسانه های مردمی اعم از شب نامه های الکترونیکی، بلاگ ها و فیلم و عکس های بلوتوثی و غیره در برابر نظام قدرتمند رسانه فراگیر تلویزیون و رادیو و روزنامه ی دولتی ارزان قیمت کاملا مشهود است. و دیگر از جهت نامعتبر بودن به زعم شما به عقیده بنده چندان با اخبار رسانه های حرفه ای نابرابر نیست تکذیبیه های بی شمار این روزها شاهد این مدعایند.
پاسخحذفحمید عزیز :
پاسخحذفیار با ما نامهربانی میکند !
لينك اين مطلب در راديو زمانه:
پاسخحذفhttp://zamaaneh.com/radioblog/2009/06/post_372.html
زنده باد موبايل كه آزاد است بي قانون اساسي و براي حضورش منت سرداران بي قانوني را نمي كشد.
پاسخحذفزنده باد آزادي؛ تك هديه خدا از جنس خويش به انسان.
ننگ بر كساني كه نمي خواهند از جنس خدا باشيم. مي خواهند خدايمان باشند و ما غلام حلقه به گوش.
و ما خدا مي مانيم اگرچه كه نمانيم.
این روزها دروغ گفتن سخت شده
پاسخحذف