"امشب، شب نیمه است که ما مهمانیم
بر ما حرجی نیست که ما طفلانیم
بشقاب پر از کلوچه و حلوا کن
بردار و بیار به دامن ماها کن"
یکی از اهل محل که صدایی خوشتر از دیگران دارد، میداندار می شود و این ابیات را بر در هر خانه ای میخواند و بچههایی که گردش را گرفته اند با نوای "هوم بابا، هوم بابا" همراهی اش می کنند. صاحبخانه هم هدیه ای که گاه پول است و گاه خوراکیهایی مانند برگه زردآلو، گردو، خرما و کلوچه، نثار قدم این مهمانان ناخوانده میکند.
این آیینی است که در گوشه و کنار ایران با اندک تفاوتهایی در مناسبتهای گوناگون رخ نموده است. گاه به نام "قاشقزنی" یا "ملاقهزنی" و گاه با شیوه ای که گفته شد با نام "هوم بابایی" که در ماه رمضان در کاشان مرسوم بوده است.
این آیین نیکوی کهن، اهل محل را گرد هم جمع میکرد، بهانه ای برای با هم بودن بود، مناسبتی را یادآور میشد و آنچه به عنوان هدیه فراهم می آمد، اگر خوردنی بود موجب دلشادی کودکان و اگر پول بود، مایه خرسندی نیازمندان و یا کمک خرجی برای بناهای عام المنفعه محله چون مسجد و آب انبار میشد. کشورهای کهنی مانند ایران ما، زیرساختهای توانمند و پرمایه ای در ارتباطات سنتی دارند. بازار، مسجد، قهوه خانه، زیارتگاه، کاروانسرا، حمام عمومی و... هر یک پایگاه در خور توجهی برای گرد هم آمدن باشندگان یک دیار و برقراری ارتباط بوده اند و ارتباط گرانی چون وعاظ، روضه خوانان، پرده خوانان، تعزیه گردانان، سخنوران و... در چنین پایگاههایی در کنار مردم به انتقال پیام میپرداخته اند. مناسبت های ملی و مذهبی نیز بهانه ای ارجمند در همین راستا بوده اند.
ارتباطاتی که بدین شیوه و در چنین فضاهایی پدید آیند، عمیق و پرنفوذ بوده و اثربخشی بیشتری بر مخاطبان دارند. این ارتباطات میان فردی و چهره به چهره با توانمندی بسیار و قدرت اقناعی فراوان، نقشی شایان توجه در شکلدهی فرهنگ عمومی جامعه ایرانی داشته اند.
این گونه از ارتباطات، بی نیاز از ابزارها و فناوریهای پیچیده و نوین ارتباطی، به سرشت انسان نزدیکتر بوده و با زبان و درک عمومی توده مردم همخوانی و هماهنگی بیشتری دارند. چنین ارتباطاتی هرچه از فرهنگ نخبگان دورند، به واژگان، فرهنگ و هنجارهای توده نزدیکند و از همین روست که اثرگذاری و توانمندی افزونتری دارند.
ارتباطات سنتی در جای جای این سرزمین در نهایت تنوع و گوناگونی زیسته است و نیز این ارتباطات به دلیل پیوند با عامه مردم، کمتر با منافع و مقاصد حاکمان و دولتیان جوش خورده و در فضای آزادتری زیست میکند و بر همین پایه کمتر در معرض کنترل، سانسور و فشار است.
ویژگی دیگر ارتباطات سنتی در ایران، پررنگ بودن رخساره مذهبی آن در برابر چهره غیرمذهبی اش است. از عهد باستان تا به امروز، گرایش مذهبی در ایران نمودی آشکار داشته است. پایگاههای ارتباطی کهن از زیگورات چغازنبیل گرفته تا سیلک، گواه گردهماییهای مذهبی هستند و این اواخر هم میتوان نمادهای نگاه و گرایش مذهبی را در همه پایگاههای ارتباطی به تماشا نشست. سوا از مساجد و تکایا، در قهوه خانهها، زورخانهها و حتی در حمامهای عمومی همیشه رد پایی از نام و یاد خدا، مدح پیشوایان دین، دعاهای مذهبی، ذکر و توسل برای برآورده شدن حاجات و... به چشم میخورند.
با چنین پیشینه و زمینه ای، روشن است که مناسبتهای مذهبی همچون ایام سوگواری حضرت حسین بن علی (ع) و یا ایام فاطمیه، مجالی شایسته برای بروز ارتباطات سنتی هستند و ماه رمضان نیز چنین است.
این ماه در سدههای پیشین و در گوشه و کنار ایران زمین، گونههای مختلفی از ارتباطات سنتی را با خود همراه کرده است.
نمونه را آیین "کلوخ اندازی" که بهانه ای بود برای رفتن مردم به گردشگاههای اطراف شهر و روستا و تفریح و بازی کنار یکدیگر و نشاط افزایی به روح و جسم. رسم چنین بود که روزی پیش از شروع ماه صیام، مردم به گردش و تفریح و تفرج میرفتند و خوراکیهای انرژیزا میخوردند؛ از شولی یزدی گرفته تا پالوده کرمانی و از آش رشته گرفته تا شله زرد و حلوا.
نمونه را در کردن توپ سحر به نشانه بیدارباش و یا شعرخوانی بر بام مساجد برای هشیارسازی اهل محل که گاه با طبل و دهل همراه بوده است و مقدمه ای بوده بر بیداری سحرگاهی و سحری خوردن کنار یکدیگر و اقامه دوگانه بامدادی به همراه هم.
نمونه را سفرههای بزرگ و رنگین افطار و افطاری دادنهای فراوان که خویشان و همسایگان را کنار هم مینشاند و بذز محبت میافشاند. شب نشینیهای پس از افطار و همنوا شدن با اشعار سعدی و حافظ و فردوسی هم که جای خود داشته است. خاصه در شب های سرد زمستانی و گرداگرد کرسی با گرمای مطبوعش.
نمونه را مجالس ختم قرآن که هر شب پس از افطار و یا بامدادان پس از دوگانه صبحگاهی، جزئی از کتاب خدا را میخواندند و پس از آن عالمی به تفسیر و توضیح آیات میپرداخت و باز بهانه ای بود برای دور هم بودن و گپ و گفت و پیامرسانی.
و نمونه را آیینهای سوگواری پیشوای یکمین شیعیان، امام علی (ع) که با شبهای قدر هم زمان است و از شامگاهان تا به سحرگاه، شب را در کنار هم زنده میداشتند.
در ماه رمضان، ارتباطات سنتی به مدد ایرانیان میآمده است تا گرد هم آیند، منافع مشترک جمعی را شکل دهند، به همدلی و همفکری برسند و یکدیگر را آگاه سازند و هرچند امروز هم نشانههایی از آیینهای کهن برای ما به یادگار مانده است اما با پیدایش ارتباطات نوین و به ویژه فراگیر شدن تلویزیون، گویی ناگزیریم بسیاری از رسوم کهن را تنها بر صفحه جعبه جادو به تماشا بنشینیم.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
یاد باد آن روزگاران یاد باد
پاسخحذفچه آبها به جای انعام بر سرمان سرازیر میشد و در حالیکه دعای شعرگون هوم بابایی تغییر محتوای آبداری پیدا میکردو د دررووووووووووو
سلام برادر نماز و روزه مقبول حق
پاسخحذفاین یادداشت در روزنامه "اندیشه نو" در تاریخ پنجم شهریورماه 88 صفحه 8 چاپ شد.
پاسخحذفبه این مطلب در وبلاگ "دیر بن بست" و در مطلبی با عنوان "گرگیشو در بندر دیر" اشاره شده است:
پاسخحذفhttp://dayyerbonbast.persianblog.ir/post/126/