۲۱ آذر ۱۳۸۸

این راهش نیست!

دگرگونی در دکور برنامه‌های تلویزیونی، استفاده از مبلمان‌ها و تزیینات گرانقیمت، بهره‌گیری از رنگ و لعاب تازه و اغراق آمیز، قرار دادن صفحه‌های نمایشی بزرگ و متعدد، به خدمت گرفتن چندین و چند مجری جوان، خواندن یکدیگر به نام کوچک، ترویج گویش محاوره ای و غیر رسمی و... همه و همه قرار است شمار مخاطبان کاهش یافته رسانه ملی را دیگر بار در برابر تلویزیون بنشاند و اعتماد خدشه‌دار شده بینندگان را بازسازی کند ولی چه سود که: "جامه کی زینت دهد اندام نازیبنده را؟!" متولیان سیمای جمهوری اسلامی ایران چندی است که با تقلیدی ظاهری و ناشیانه از شبکه‌های موفق برون‌مرزی و دگرگونی در چهره بصری برنامه‌های خود -به ویژه در بخش‌های خبری- در پی بازگرداندن مخاطبان به پای جعبه جادوی خود هستند و بر این گمانند که بی‌نیاز از تحول محتوایی می‌توانند با الگو گرفتن ظاهری از شبکه‌هایی چون بی‌بی‌سی و الجزیره، کامروا شوند.
این متولیان با آگاهی از ریزش مخاطبان خود، چاره را در نمونه‌برداری‌هایی شتابزده و نارس از دیگر شبکه‌ها دیده اند و بی‌آنکه در اندیشه رعایت استانداردهای حرفه ای رسانه باشند، پنداشته اند که با افزودن موسیقی به میانه اخبار، تکرار سرخط خبرها در میانه اخبار، الگوبرداری از گرافیک خبری دیگران و ایجاد فضای غیر‌رسمی میان مجریان و خبرنگاران –که بیش از حد ساختگی و باورناپذیر از کار در آمده است- خواهند توانست جای خالی شاخص‌هایی چون "بی‌طرفی رسانه ای"، "دوری از سانسور" و "انصاف خبری" را پر کنند.
در چند ساله گذشته گویی همه خلاقیت و نوآوری دست اندرکاران رسانه ملی در پدید آوردن دو بخش خبری "شصت ثانیه" و "بیست و سی" به پایان رسید و اینک چیزی جز تقلید و دنباله‌روی از دیگران در چنته خود نمی‌یابند و گمان می‌کنند این مشاطه‌گری ظاهری می‌تواند کاستی‌های محتوایی را بپوشاند غافل از آنکه به گفته شیخ اجل: "کوشش بی‌فایده است وسمه بر ابروی کور".
در هنگامه ای که از شمار مخاطبان رسانه ملی کاسته شده است و فرمان‌داران این رسانه نیز بر این ریزش مخاطبان آگاهی دارند، باید در پی علت‌ها بود که آشکارترین آنها یکسویگی، انحصار و فراگیر نبودن پیام‌های ارسالی از این رسانه است.
امروز تنوع و گونه‌گونی رسانه ای آنچنان است که مخاطبان به آسانی فرصت می‌یابند دست به انتخاب بزنند و خود از میان انبوه پیام‌هایی که سوار بر امواج آسمان را می‌پیمایند، گزینش‌گر پیامی دلخواه باشند.
در این شرایط، رسانه ای در جذب مخاطب کامیاب خواهد بود که از انسداد خبری بپرهیزد، به نیازهای مخاطب خود بیندیشد، از سانسور و یکسویه نگری در بیان وقایع و رویدادها دوری کند، به شعور و فهم گیرندگان پیام خود ارزش بنهد، به رعایت انصاف و بی‌طرفی در انتقال اطلاعات نزدیک شود، جامعه مخاطبان خود را گسترده و ناهمگون ببیند و به گونه ای فراگیر پاسخگویشان باشد، در اعتبار خود و اعتماد مخاطبان خود اندیشه کند، از گسترش فرهنگ چاپلوسی و ریا بگریزد، تک‌صدایی را به کناری بنهد، باورپذیری خوراک رسانه ای را برای مصرف‌کنندگان آن افزایش دهد، از رفتار کلیشه ای و نمایشی گریزان باشد و... و پس از این پرداختن به محتواست که نوبت به تدارک شکل و قالب عرضه پیام می‌رسد وگرنه، قیافه رسانه ای توانمند به خود گرفتن و ناتوان بودن از جذب مخاطب، تنها اتلاف سرمایه است.
گیرم که مارچوبه کند تن به شکل مار / کو زهر بهر دشمن و کو مهره بهر دوست؟!
مجریان برنامه‌های سیمای جمهوری اسلامی ایران یا توان اداره یک گفت‌و‌گوی چالشی و نفس‌گیر با مدیران و مسوولان دولتی را ندارند و یا اجازه چنین شیوه ای به آنها داده نمی‌شود. پس با پرسش‌هایی از پیش آماده شده و از موضع ضعف در برابر مقام‌های حکومتی می‌نشینند و مخاطب را از کف می‌دهند. ساده انگاری است اگر چاره این کاستی را در تغییر شیوه گویش مجریان بدانیم و با دور کردن آنان از گفت‌و‌گوهای رسمی، وادارشان کنیم همدیگر را به نام کوچک صدا بزنند، ژست‌هایی ساختگی به خود بگیرند، از جملاتی تصنعی برای ارتباط بخش‌های مختلف برنامه به هم بهره بگیرند و نمایشی ناپسند را ارایه دهند.
حضور کارشناسانی با گرایش‌های فکری و سیاسی گوناگون در برنامه‌های اجتماعی و سیاسی رسانه ملی به چشم نمی‌آید و تنها یک صدا و یک تفکر فرصت بروز و ظهور از قاب تلویزیون رسمی کشور را می‌یابد. این کاستی با استفاده از جلوه‌های بصری پر رنگ و لعاب تقلیدی و دکورهای آن‌چنانی جبران نمی‌شود و خام اندیشی است اگر بدین شیوه قصد فریب مخاطب را داشته باشیم.
هنر آن است كه بي آرايش‌هاي فريبنده، كامياب در ربايش مخاطب باشيم نه آنكه با هزار مشاطه‌گري و آرايش صوري، با چنته اي خالي از محتواي جذاب و همه‌گير در برابر چشمان مخاطباني آگاه به خودنمايي بپردازيم.
این تنوع آفرینی‌های وارداتی و تقلیدی، راه پايبند ساختن مخاطب نيست. تدبيري ديگر بايد.

۶ نظر:

  1. کی فتد صیدی به دامت تا نریزی دانه ای؟!

    پاسخحذف
  2. سلام ... درود بر شما ...با واژه واژه حرف هاي شما موافقم

    پاسخحذف
  3. سلام از آشنایی با وبلاگتان خیلی خوشحال شدم. از دید تحلیلی و به روزتان به مسایل ارتباطی بابک

    پاسخحذف
  4. وقتی صحبتهای رهبری در رعایت شان سران سه قوه و رییس مجمع به صورتی کاملا یک سویه و نامتعارف منجر به ایجاد جرم جدیدی به نام اهانت ریاست جمهوری آنهم بدلیل ارایه آمارهای رسمی در اثبات خلاف ادعاهای دولت از سوی دو سایت اصولگرا شده و از سوی دیگر نهایت اهانت از سوی چهره های دولتی به سمت یاران اصیل امام هستیم واقعا دیگر انتظار معجزه از چه میتوان داشت

    پاسخحذف
  5. لب بر لبی چو چشم خروس ابلهی بود

    برداشتن بگفته بیهوده خروس

    پاسخحذف
  6. سكوت بايد كرد راهي نمانده عزيز

    پاسخحذف