این ترکیب عجیب خط و نقاشی که بر رسانه ای به نام دیوار رخ مینمایاند را در آن سوی مرزهای کشور ما "گرافیتی" نام داده اند که ریشه در زبان ایتالیایی دارد و اثرگذاری سریع و خط خطی تیز و فرز و بیاذن و اجازه معنایش داده اند.
در ایران ما هم بهسان روم و یونان و مصر باستان، حک کردن تصاویر بر دیواره غارها و صخره ها پیشینه ای چند هزارساله دارد و پیشتر که میآییم، "پردهخوانی" را میتوان جانشینی برای این دیوارنگاریها دانست.
بهره گیری از دیوار برای پیامرسانی در ایران به صورت پردهخوانی، از پیش تا پس از اسلام رایج بوده و برخی بر این باورند که این نقشگری ریشه در هنر مانوی داشته است. پرده خوانان، پارچه ای را که تصویر یک یا چند مجلس حماسی و یا زندگی و مصایب خاندان پیامبر(ص) بر آن نقش شده بود را بر دیواری میآویختند و حوادث ترسیم شده را با صدایی خوش و با آب و تاب فراوان و افزودن حواشی بسیار برای مخاطبان نقل میکردند. گاه نیز تصاویر فرشتگان و بنی آدم و آنچه در توصیف قیامت و پاداش و عذاب آن وعده داده شده است بر این پردههای دیواری نقش میشد که بدان "صورتخوانی" هم گفته اند.
آنچه در بررسی پرده خوانی در خور توجه است، اهمیتی است که ارتباط گران کهن در روزگاران گذشته به "تصویر" میداده اند و بر توانمندی آن در بیان و انتقال مفاهیم و جایگیر ساختن پیام در ذهن مخاطبان آگاهی داشته اند.
پیشتر که بیاییم، ایرانیان از دیوارهای شهر و دیارشان بیشترین بهرهها را برای پیامرسانی برده اند که نمود برجسته آن را میتوان در دیوارنویسیهای روزگار وقوع انقلاب اسلامی در ایران در سه دهه پیش جست. ایامی که دیوارها، انبوهی از پیامها را بر خود داشتند که با اسپریهای رنگی، قلم مو، شابلون و حتی زغال و گچ ترسیم شده بود و گاه هنرنماییهای پرمفهومی نیز در نگارش این پیام ها رخ مینمود که وارونه نوشتن واژه "شاه" را میتوان در همین شمار آورد.
اما آنچه در این نوشتار مورد توجه است، همان نقاشیهای دیواری در مفهوم وارداتی آن است که از آن به "گرافیتی" یاد شد.
گرافیتی، نوعی هنرنمایی خیابانی است که در آن با ابزاری ساده همچون اسپری رنگ و بر بومی آماده که همان دیوارهای شهر است، بدون کسب مجوز و به صورت غیرقانونی، نقوش و کلماتی ساده و هدفمند و البته با سرعت و شتابناک حک میشوند.
این نشانه گذاری دیواری در غرب مدرن، نوعی خرابکاری معترضانه به شمار رفته و آن را یک ناهنجاری اجتماعی و از نمودهای آنارشیسم (بی سروری و دولت ستیزی) و وندالیسم (ویرانگری و اوباشگری) میدانند چرا که فردی بدون دریافت مجوز و به صورت غیر قانونی به حریم عمومی شهر و شهروندان خدشه وارد میکند و البته اغلب پیامی هنجارشکن را انتشار میدهد.
همراه بودن گرافیتی با فرهنگ موسوم به "هیپ هاپ" در غرب نیز مایه نگاه منفی به این نوع از نقاشی دیواری بوده است. فرهنگ هیپ هاپ که از عناصری چون موسیقی هیپ هاپ (رپ)، رقص برک و دیوارنویسی شکل گرفته است، اثرات اجتماعی ناپسندی بر زندگی جوانان گذارده است که رفتارهای خودخواهانه، بیتوجهی به درس و تحصیلات، نافرمانی نسبت به قدرتها و حتی ترویج همجنسگرایی نمونه ای از این اثرهاست و از همین روست که نگاهی رماننده با گرافیتی همراه شده است.
به هر روی گرافیتی نه تنها در غرب ظهوری نمایان دارد، که این روزها بر دیوارهای ایران ما هم خودنمایی میکند. این هنرنمایی دیواری گاه انتقال دهنده پیامهای سیاسی و اجتماعی است و گاه واکنشی ساده و اعتراضی از سوی یک جوان. گاه یک عقده گشایی خرابکارانه است و گاه آفرینش هنری ارزشمند و یاریرسان به تزیینات شهری. گاه نوعی یادگارنویسی برای ماندگار کردن خود است و گاه ایجاد پس زمینه ای جذاب برای تولید یک کلیپ ویدیویی!
چه بخواهیم و چه نخواهیم، جوانان ایران هم بی آنکه دلبسته یا وامدار فرهنگ هیپ هاپ و مانند آن باشند، با هنر گرافیتی آشنا شده اند و از دیوارهای شهر برای پیامرسانی هنرمندانه خود بهره میگیرند.
فکر و اندیشه بالاخره به طریقی جریان می یابد و نمود پیدا می کند پس چه بهتر که با محدود نکردن اندیشه راه بر ساختارشکنان نگشاییم اما چه سود که امروز در آشفته بازار مطبوعات تنها به آهی و صدایی بجز مدح و ثنا به تذکر و یا تادیبی گرفتار نشوی
پاسخحذف