۱ فروردین ۱۳۸۸

رکن چهارم در تعطیلات!

باراک اوباما که با شعار "تغییر" بر مسند ریاست جمهوری ایالات متحده قرار گرفته است، بر خلاف پیشینیان خود که نوروز را در پیامی مکتوب به ایرانیان و فارسی زبانان جهان تبریک می گفتند، در برابر دوربین تلویزیون و خطاب به ملت و دولت ایران شادباش گفت. برای نخستین بار بود که چنین پیامی از بالاترین مقام کاخ سفید، خطاب به رهبران "جمهوری اسلامی ایران" صادر می شد.
اوباما، از سعدی شعر خواند، بر عظمت فرهنگ و تمدم ایرانی اقرار کرد و به زبان فارسی –با لهجه آمریکایی- گفت: "عید شما مبارک".
این روزها کجا هستند مطبوعات ایران و روزنامه نگاران این سرزمین که به تفسیر و تحلیل این پیام و واکنشهای پیامد آن بپردازند؟ اهالی رسانه های مکتوب در چه حالند که له یا علیه این پیام موضع بگیرند و در رد یا قبول آن ادله بیاورند؟ اصحاب قلم کجایند تا نفس این رویداد یا حواشی آن را به حربه قلم خود و ابزار فراست و هوشمندی خویش مورد مداقه و کنکاش قرار دهند و افکار عمومی را بهتر و بیشتر با معایب و مزایای این رخداد آشنا سازند؟
پاسخ روشن است: همگی در خواب بهاره اند!!
چند سال پیش هم در ایام نوروز بود که آمریکا به عراق حمله کرد و در نبود رسانه های مکتوب و تحلیل ها و تفسیرهای گونه گون اهل قلم، تنها رسانه فعال کشور صدا و سیما بود و ما هرچه سعید الصحاف می گفت را تنها باید از شبکه خبر می شنیدیم. -که البته خوب وظیفه خود را انجام می داد اما جای تحلیلهای مکتوب را هرگز نمی توانست پر کند- آن روزها هرچه در کوچه و خیابان به دنبال دکه های مطبوعات می گشتی، یا تعطیل بودند و یا خالی!
و نیز سه سال پیش در همین ایام خوش نوروزی بود که شاهد اوج گیری فعل و انفعالات مربوط به پرونده هسته ای ایران بودیم و باز مطبوعات در خواب بهاره به سر می بردند!
تعطیلی دو هفته ای مطبوعات، ناسازگار با اصول حرفه ای روزنامه نگاری، نا موجه، زیان آور و ضربه زننده به نظام رسانه‌اي و اطلاع رساني جامعه است. نبود روزنامه به معنای قطع اطلاع رسانی است و وقفه در آگاهی رسانی به افکار عمومی، به تعبیر دکتر معتمدنژاد، خدشه به رکن چهارم دموکراسی است. و مگر دموکراسی تعطیل پذیر است که مطبوعات دو هفته به تعطیلات بروند؟!
درست است که صدا و سیما به عنوان رسانه ای فراگير و تعطيل ناپذير به انتشار اخبار و انعکاس رویدادها مى‌پردازد اما هرگز نمى‌تواند جایگزین مطبوعات در این تعطیلات شود چرا كه وظيفه‌ اصلى مطبوعات، تحليل و تفسير خبرها از زوایای گوناگون و با فراغ بال و سعه صدر افزونترست و مكمل رسانه‌هاى ديدارى و شنيدارى هستند.
رادیو و تلویزیون نمی توانند به دلیل معذوریتها و محدودیتها و سیاستهای خود هر خبر یا تفسیری را به کمال پوشش دهند. از يک سو، حال و هواي نوروز، پخش برنامه‌هاي سرگرم کننده از راديو و تلويزيون را ایجاب مي‌کند و از دیگر سو اين رسانه، اطلاع رساني خاص خود را دارد که بی گمان با ذایقه و میل همه مخاطبان سازگار نیست.
گسترش پایگاههای خبری اینترنتی و وبلاگ‌ها نیز نمی‌تواند جایگزین عدم انتشار مطبوعات در تعطیلات نوروزی باشد به ویژه در کشور ما که اینترنت از نظر کیفی اوضاع دلچسبی ندارد، سرعت آن پایین و دسترسی به آن نسبت به رسانه های مکتوب دشوار است و نیز مسافران نوروزی به آسانی امکان دسترسی به آن در این ایام را ندارند.
به دیگر سخن، شبکه اطلاع رسانی یک مجموعه است که در آن رسانه های گوناگون باید همه در کنار هم در کنش و تکاپو باشند و هیچ یک جای دیگری را نمی گیرد. بی گمان وجود شبکه های مجازی مانند پایگاههای اینترنتی مغتنم است ولی فضای مجازی مخاطبان خاص خود را دارد و خلا رسانه های مکتوب همچنان به چشم می آید.
در این تعطیلات دو هفته ای، نه تنها مطبوعات به خواب بهاره می روند که منابع اطلاعاتی آنها نیز در خوابند و اگر روزنامه ها چاپ هم بشوند، به دلیل کاستی در کارکرد ادارات و سازمانهای دولتی و غیر دولتی، توفیق چندانی نخواهند داشت. در ایام نوروز، دولت و مجلس هم کرکره فعالیت خود را پایین می کشند و اگر هم به ظاهر در تعطیلات نباشند، کاری جدی در این حوزه ها رخ نمی دهد و روابط عمومی های سازمانها و ادارات نیز به عنوان مهمترین منابع اطلاعاتی مطبوعات، در استراحت به سر می برند!
تعطيلي صنعت چاپ و نشر و شبکه حمل و نقل و توزیع در ايام تعطيلات نوروز، نبود یا کمبود آگهى‌هاى بازرگانى و مخاطبان گسترده، نهادينه نشدن فرهنگ روزنامه‌خوانى در ايام تعطيل در ميان مخاطبان، احتمال ضرر مادي و نيز خستگي اهالي مطبوعات در کنار کاهش منابع اطلاعاتی، از جمله شرايطي است که خواسته یا ناخواسته، تعطيلي را بر مطبوعات تحميل مي‌کنند.اما با این همه آیا می توان بر اقتضائات حرفه ای گری در روزنامه نگاری چشم پوشید و به راحتی از کنار رویدادها و تحولات ملی و بین المللی گذر کرد؟ آیا به همین راحتی باید دکان رکن چهارم دموکراسی را تعطیل کرد؟ آیا به همین آسودگی باید موجبات کاهش نشاط سیاسی و قدرت تحلیل جامعه را فراهم آورد؟ -آن هم در شرایطی که برای نمونه در سال جاری در آستانه انتخابی حساس برای تعیین مدیر اجرایی کشور قرار داریم- و آیا دولتمردان با عدم چاره اندیشی بر این تعطیلی باید میدان را برای رواج شایعه و یا روی آوری به رسانه های بیگانه خالی کنند؟

۵ نظر:

  1. Hello
    It has a nice blog.
    Sorry not write more, but my English is bad writing.
    A hug from my country, Portugal

    پاسخحذف
  2. روزنامه های ایران هیچوقت رکن چهارم دموکراسی نبوده اند یا اگر خواسته اند که باشند دولت اجازه نداده. روزنامه های ایران همگی بازوی دولتند جهت توجیه ایدئولژیک اقدامات آن.واگر خیلی رادیکال باشند مصداق این ضرب المثل اند که آهسته بیا آهسته برو که گربه شاخت نزنه. مگر چند درصد مردم ایران روزنامه می خوانند که حالا ما نگران خلا اطلاعاتی باشیم؟ باید نگران این بود که چطور می شود با همه کاستیها اخبار بدون غرض ورزی و جهت گیری به گوش مردم برسد.

    پاسخحذف
  3. سلام
    چاره ای می باید

    پاسخحذف
  4. عال بود و حاکمیت می داند که مطبوعات رکن دمکراسی واستبداد با دمکراسی میانه ای ندارد
    www.yorgundemokrat.blogfa.com

    پاسخحذف
  5. از عيوب تعطيلي مطبوعات، يكي هم اين است كه در نبود آنها و نوشته هاي اطلاع رسان آنها و نقدهاي منتقدان، فيلم كم مايه اي مثل اخراجي هاي 2 فروشي آنچناني پيدا مي كند. چون كانالهاي ارتباطي دچار نقصان شده اند و مردم كمتر به كم محتوا بودن آن پي مي برند و ظرف چند روز فروشي زياده از حد را شاهديم.

    پاسخحذف