۱۴ مهر ۱۳۸۸

دو سويه رسانه

محمود احمدی نژاد در آیین گشایش "سومین مجمع عمومی اتحادیه رادیو و تلویزیون‌های اسلامی" جمله ای بر زبان راند که به تیتر یک خبرگزاری‌ها و رسانه‌ها بدل شد.(*)
وی رسانه‌ها را ابزار براندازی نظام‌های مستقل در دنیا دانست و افزود: "مهمترین سلاح پیشبرد سیاست‌های استکباری امروز رسانه است."
احمدی نژاد همچنین تمام شعارهای آزادی اطلاع‌رسانی را دروغ‌هایی بزرگ خواند و گفت: "تمام رسانه‌های استکبار، مو به مو سیاست‌های دولت‌های استکباری را دنبال می‌کنند."

خوانش آنچه او در مجمع یاد شده بر زبان رانده است، بیش از هر چیز نمایانگر نگاهی منفی و تاریک به رسانه است که منحصر به صدرنشینان این دیار نیست و بسیارند کسانی -حتی در بلاد مشهور به آزادی‌گرا- که این‌گونه می‌اندیشند و حتی فراوانند اندیشمندان ارتباطات و رسانه شناسانی که با این پندار همراهند.
بسیار خوانده و شنیده ایم پیشوندهایی چون "امپریالیسم"، "هژمونی"، "سلطه"، "نفوذ" و... را که بر سر "رسانه" نشسته اند و مراد مشترک از آنها بهره‌گیری ابزاری از رسانه برای تحمیل خواسته ای بر ملت، دولت و یا فرهنگی دیگر است.
پرشمارند آنها که دنیای کنونی را سرگرم جنگی رسانه ای می‌دانند که در آن، آگاهان امر تبلیغات و ارتباطات و کارگزاران رسانه، جانشین ژنرال‌ها و نظامیان پادگان‌نشین شده اند. نبردی آرام و برکنار از خشونت فیزیکی که در هنگامه صلح نیز تداوم دارد.
بر آن نیستم که یکسره به نفی این باور بپردازم چرا که بی‌گمان رسانه‌ها از چنین توانی برخوردارند که به سان ابزاری مناسب در خدمت سلطه‌گری در آیند و بی‌تردید فرمانروایان می‌خواهند تا در مسیر سلطه از رسانه‌ها بهره بگیرند اما این همه ماجرا نیست.
رسانه پرتوان است. نیرومند است. تهمتن و زورمند است:
قلم گفتا که من شاه جهانم / قلم‌زن را به دولت می‌رسانم
امروزه توان رسانه ای یک کشور همپای توان نظامی آن در بالیدن و برشدن جایگاهش کارگر می‌افتد و چه بسا سهمی فزون‌تر برعهده داشته باشد:
کاری که قلم به یک زبان ساخت / شمشیر به صد زبان نسازد
اما توانگری رسانه دو سویه دارد. اگر یک سویه آن کوشش در تضعیف کشور یا ملت هدف است، سویه دیگرش تلاش در دفاع از منافع ملی است. اگر می‌توان با شگردهای رسانه ای همچون کتمان و یا تحریف اطلاعات بر جامعه هدف چیره شد، نیز می‌توان به اقناع و جهت‌دهی افکار عمومی جامعه خودی پرداخت. تیغ رسانه را می‌شود هم به‌سان "چاقوی جراحی" به كار گرفت و هم به عنوان "تیزی سلاخی".
تو را تیشه دادم که هیزم کنی / ندادم که بر فرق مردم زنی
منفی دیدن و از خود راندن توان رسانه ای، خالی کردن انبان خود از سرمایه ای است که گره‌های بسیاری را می‌گشاید. داشتن رتبه ای درخور و شایسته در جامعه جهانی، نیازمند برخورداری از دیپلماسی زیبنده رسانه ای است.
يكي از شروط دستيابي به توانمندي رسانه اي را -بر خلاف پنداشت چيره بر بالانشينان- نه در انحصار خبري كه در تنوع رسانه اي بايد جست. در وضعيت انحصاري، رقابت از ميان مي‌رود، كاستي‌ها و ضعف‌ها برجا مي‌مانند، اعتماد عمومي مخاطبان فرو مي‌ريزد، آنان نامشتاق و گريزان مي‌شوند و رسانه در برابر رقباي برون‌مرزي خود ناتوان و پاي در گل مي‌ماند.
نمي‌توان تنها با دشنام دادن به چيرگي و يورش رسانه‌هاي بيگانه، افكار عمومي جامعه خودي را در برابر آنان مسلح ساخت. افزون‌سازي آگاهي ملي، دوري از انسداد خبري، حرمت نهادن به رسانه‌هاي مستقل و ميدان دادن به تنوع رسانه اي، انگيزه‌بخشي به اهالي رسانه و گرامي‌داشت آزادي عمل آنان، به دست آوردن و انباشت دانش و بينش ارتباطي و رسانه اي، برساختن زيرساخت‌هاي ارتباطي كشور، كاستن از حكومت‌سالاري و تمركزگرايي در عالم ارتباطات، محرم دانستن مردم، اقناع مردم و بي‌نياز ساختن مردم از رسانه‌هايي كه ابزار سلطه مي‌پنداريمشان، همه و همه از لوازم توانمند شدن در دنياي آكنده از نبرد رسانه اي است.(*)
آنان‌كه از رسانه‌ها براي سلطه بر ديگران بهره مي‌برند، چنين لوازمي را به كف آورده اند و از همين روست كه بيم ندارند كسي چون احمدي نژاد -كه به ستيز با آنان شهره است- در سرزمين خودشان رو در روي رسانه‌هاي گونه‌گون بنشيند و پيام دلخواه خويش را نشر دهد و طرفه آنكه باز هم آزادي اطلاع‌رساني آنان را دروغ بشمارد!
به هر روي در اين ميان بر يك باور مي‌توان پاي فشرد كه بهره‌گيري از رسانه چه در سويه روا و چه نارواي آن، به شرطي رخ مي‌دهد كه آن را عايق، نارسا و نارسانا نخواهيم.

۳ نظر:

  1. با سلام؛
    قلم خوبی دارید
    محسن از مشهد

    پاسخحذف
  2. سلام
    چطوري حميد جان خيلي وقته خبري ازت نيست چه عجب ياد ي از ما كردي؟
    بهر حال ممنون كه اومدي خبري بود ايميل كن ممنون مي شم
    عبدلي

    پاسخحذف
  3. دکتر جان ما فرمایش زیاد می کنند. شما جدی نگیرید. به دلتان هم بد راه ندهید.

    پاسخحذف