۱۷ بهمن ۱۳۸۷

شاه، نوار کاست را فراموش کرد


در میان اصحاب رسانه و ارتباطات، بسیارند آنها که انقلاب اسلامی ایران را "انقلاب کاست" ناميده اند.
سه دهه پیش، در روزگاری که شاه ایران کوشش داشت مانع از پخش خبرهای رادیو فارسی بی بی سی شود و سفیر خود در لندن را مدام روانه وزارت خارجه بریتانیا می کرد تا بدین مقصود دست یابد، فضای ارتباطی ایران، حال و هوای دیگری را تجربه می کرد.
از یک سو ارتباطات سنتی و مجموعه مراکز و نهادهای اینگونه از ارتباط (مساجد، مجالس روضه خوانی، حوزه های علمیه، بازارها، قهوه خانه ها و...) در خدمت انقلاب قرار گرفته بودند و از دیگر سو وسيله ارتباطی ديگری در دسترس مردم بود که گيرندگان بسیار داشت و در هر خانه ای موجود بود: "نوار کاست".
این ابزار ارتباطی کوچک و قابل حمل، پيام های انقلابی و سخنرانی های رهبر در تبعید انقلاب را در خود جای می داد و دور از چشم نیروهای حکومتی تکثیر می شد و به دست هزاران و بلکه میلیونها مخاطب خود می رسید که از رادیو، تلویزیون و مطبوعات انحصارگرای دولتی گریزان بودند.
نوارهای کاست، به جای در بر داشتن موسیقی، به رسانه ای در خدمت انقلاب بدل شده بودند و امواج این نهضت بزرگ را به خوبی انتشار دادند. اورت راجرز (از اندیشمندان ارتباطات) در کتابی که 7 سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نگاشته است، در بخشی با نام "رسانه های کوچک در خدمت انقلابی بزرگ" می نویسد: "یکی از حقایقی که در انقلاب ایران ناشناخته ماند، کشمکش بین رسانه های کوچک و بزرگ بود و این رسانه های کوچک بودند که پیروز شدند." و می افزاید: "درسی که کشورهای جهان سوم باید از انقلاب ایران بگیرند، اینست که اهمیت بیشتری به کانالهای فردی و به رسانه هایی اینچنین کوچک بدهند".
و البته از یاد نبریم که رسانه کوچک دیگری نیز در کنار نوارهای کاست، رشد و گسترش جریان انقلاب را یاری رساند که همان کاغذهای کپی شده و بهره گیری از ابزار "زیراکس" بود.
اعلامیه های رهبر نهضت در کنار شب نامه های انقلابی، با این ابزار به سرعت و مخفیانه تکثیر می شد و گستره وسیعی از مخاطبان را در بر می گرفت. اینچنین بود که رسانه های مدرن در کنار ارتباطات سنتی و چهره به چهره همچون نمازهای جماعت و سوگواری های مذهبی قرار گرفتند و از آمیزش فناوری های نوین ارتباطی با سیستم سنتی ارتباطات، انقلابی ویژه به توفیق دست یافت.
محمد مهدی فرقانی در کتاب "در آمدی بر ارتباطات سنتی در ایران" از قول الوین تافلر چنین می آورد که: "آیت الله خمینی رسانه موج اول یعنی موعظه های چهره به چهره روحانیان را با تکنولوژی موج سوم ترکیب کرد. نوارهای صوتی حاوی پیامهای سیاسی که در مساجد به طور مخفی توزیع می شد،... به کمک دستگاههای ارزان قیمت تکثیر می گردید."
به هر روی، روز بيست دوم بهمن فرا رسيد و گوینده رادیویی که پیش از آن یکسره در خدمت نظام پیشین بود، اعلام داشت "اين صدای انقلاب ملت ايران است."آنتونی سامپسون (روزنامه نگار آمریکایی) با باور به تأثیرگذاری رسانه کوچک "کاست" در این انقلاب پیشنهاد داده است که روی سنگ قبر شاه بنویسند: "او نوار کاست را فراموش کرد".

۵ نظر:

  1. دیروز از نوار کاست استفاده ای چنین عظیم شد. امروز کشورهای جهان سوم با ظهور پدیده هایی مثل اینترنت و ماهواره در چه حالند؟

    پاسخحذف
  2. یاد کلاس ارتباطات سنتی دکتر صفایی بخیر.
    جالب بود. شاید اگر شاه به جای گرامافون از نوارکاست برای اوقات فراغت استفاده می کرد به این سنگ قبر نیازی نداشت.
    موفق باشید

    پاسخحذف
  3. همیشه برام جای سواله که امروز با این همه وسایل ارتباط جمعی و اینکه تقریبا هیچ خبری از اکثریت مردم پنهان نمی ماند چرا باز هم حکومتهای توتالیتر قادر به ادامه حیاتند. شاه ضعیف بود که با نوار کاست بنیان حکومتش به هم ریخت یا اینها اینقدر قدرتمندند که ... ؟

    پاسخحذف
  4. خاطرات یکی از نزدیکان امام را می خواندم که نوشته بود هیچگاه امام را بسیار خوشحال ندیدم حتی روز پیروزی انقلاب هم آن سروری که انتظار داشتم در چهره ایشان نبود. اما روزی که انقلابیون ریختند و رادیو تلویزیون را گرفتند و یک نفر توی رادیو اعلام کرد این صدای ملت ایران است ، خوشحالی عجیبی در چهره امام دیدم بطوریکه دستانشان را به هم زدند و گفتند دیگر تمام شد.

    پاسخحذف
  5. سلام حمید عزیز
    تبریک بابت وبلاگ جدیدت. قطعا وبلاگ موفقی در این عرصه خواهد بود .
    با اجازه لینک شدید.
    پیروز باشید .

    پاسخحذف