۱ اسفند ۱۳۸۷

ما وب شدگان...

قیمت تک فروشی هر شماره از روزنامه "وقایع اتفاقیه" که در دوران صدارت امیرکبیر انتشار می یافت، ده شاهی بود که با توجه به نرخ ارزاق عمومی آن روزگار که در همین روزنامه درج شده است، بهایی برابر با 15 کیلو نان بوده است!
پس بیهوده نیست اگر استقبال چندانی از این مطبوعه جدید نشود و حکومت، بخشی از دولتیان را وادار به خرید آن کند: "...هر کسی در ایران دارای 200 تومان مواجب دولتی است، باید اجیر یک روزنامه شده، در سال 2 تومان قیمت آن را بدهد."
و باز عجیب نیست که مردم به آن "زورنامه" لقب داده باشند.
امروز اما نه تنها هزینه های تولید در عرصه رسانه با ظهور فناوری های تازه کاهش یافته است، که از هزینه بهره گیری از این تولیدات نیز به شدت کاسته شده است و در این نوشتار بر آنم تا تنها به یکی از این مطبوعه های امروزی اشاره کنم که روزنامه نگاری را تا اندازه ای آسان کرده که لقب "سردبیر؛ خودم"را برایش ساخته اند.
آمارهای گوناگونی از تعداد، میزان به روز شدن و درجه بندی وبلاگهای ایرانی ارایه می شود که ایران را دارای حدود 10 میلیون کاربر اینترنتی، 5/1 میلیون وبلاگ و 150 هزار وبلاگ فعال می دانند و زبان فارسی را در رتبه ای بین چهارم تا دهم در دنیای وب قرار می دهند.
وبلاگها زاییده فناوری اطلاعات هستند و به عنوان رسانه ای فراگیر، نقش موثری در توسعه ارتباطات افقی دارند. این پدیده تازه، سیستم متمرکز رسانه ای را که در کنترل اصحاب قدرت بوده است دگرگون ساخته و به هر کاربر امکان می دهد که خود نقشی موثر را در ارتباطی افقی برعهده بگیرد و با هزینه ای اندک به تولید و انتشار مطلب به دور از ساختارهای محدود کننده بپردازد.
این محصول ارزشمند جامعه اطلاعاتی (Information Society) به همه افراد، گروهها، طبقات و خرده فرهنگها امکان می دهد تا صاحب رسانه شوند و به انتشار دیدگاهها، باورها و نگرشهای خود در پهنه گیتی دست یازند.
شاید با در نظر گرفتن هزینه هایی همچون تهیه رایانه و تجهیزات جانبی، هزینه اتصال اینترنتی و نیز نارسایی در سواد رسانه ای و سواد رایانه ای و همچنین وجود برخی فیلترهای دولتی، هنوز وبلاگ ها رسانه ای ارزان به شمار نیایند اما با شتاب روز افزونی که فناوری های اطلاعاتی در ورود به خانه های ساکنان زمین دارند، دور نیست که در نظام ارتباطات جهانی با این شعار رو به رو شویم که: "من وبلاگ دارم، پس هستم".
می توان کاستی های متعددی را برای این رسانه های نوظهور بر شمرد از جمله آنکه بسیاری از صاحبان وبلاگها، به شیوه ای ناشناخته اقدام به انتشار پیام می کنند و در واقع "شب نامه های مدرن" هستند.
این دسته از وبلاگ نویسان از یاد برده اند که اهمیت پیام، به منبع پیام نیز گره خورده است و اگر خواهان اثربخشی پیام خود بر مخاطبان هستند، باید از پستوی پنهان کاری به در آیند.
کاستی دیگر وبلاگها این است که هنوز ادبیات حاکم بر این عرصه، به تشخص و قوام لازم نرسیده است و گاه فضایی کاملاً غیر رسمی و نه چندان جدی بر وبلاگها حاکم است که هم اعتبار این نوشته ها را اندک می سازد و هم در پاره ای موارد، آه از نهاد اهالی ادبیات بر آورده است.
از سوی دیگر وبلاگ نیز مانند هر فناوری و فن ارتباطی مدرن، می تواند در سطحی سخیف و مبتذل به کار رود که به هر روی این حالت بخشی از کارکردهای ذاتی آن نیست و به ظرفیت اخلاقی کاربران بستگی دارد و نمی توان به این بهانه، بر فرصت ارزشمندی که برای حضور در دهکده جهانی پدید می آورد چشم پوشید.
در این دنیای مجازی جدید، می توان به راحتی هزینه های گروه خبری، ساختمان و تأسیسات فنی، لیتوگرافی و چاپ، سیستم توزیع و... را فراموش کرد و آن چه دلهای تنگ می خواهند را بازگو ساخت. و البته می توان به سرعت بازخورد مخاطبان را دریافت کرد.
در دنیای سایبر، صاحب وبلاگ تنها خالق متن نیست بلکه بخشی از محتوا با به تعامل کشیدن مخاطب شکل می گیرد. در این دنیا دیگر "نظریه گلوله ای" رنگ و رو باخته است زیرا با شلیک یک گلوله به مخاطب، ممکن است جوخه آتشی از آرای خوانندگان شکل بگیرد. و این یعنی که "دیالوگ" به جای "منولوگ" می نشیند.
این بازخوردگیری سریع از مخاطبان و ایجاد محیط گفت و شنود، کارکردی عاطفی را هم برای وبلاگها ترسیم کرده است بدانگونه که معمولا اهالی جامعه وبلاگ نویسی، در رفت و آمدهای مجازی، همنشین و همقطاران مناسب خویش را بر می گزینند و به خود پالایی و برکشیدن خویش نیز روی می آورند.
من اما بر این باورم که بزرگترین دستاورد "خود سردبیری" در دنیای وب، در کنار حذف هزینه های تولید و انتشار و دیگر فواید این پدیده، کوتاه کردن دست "محرمعلی خان" هاست.
محرمعلی خان، نماد سانسور در عصر پهلوی بود که کنترل چاپخانه ها و جلوگیری از چاپ کتاب، نشریات و اوراق مضره(!) را بر عهده داشت و مطبوعاتی ها او را جغد شومی می دانستند که با حکم تعطیل و توقیف می آمد.
در دنیای وب اما قلم زنان رسانه همچنانکه مجازند تا بی هیچ بروکراسی ژورنالیستی و بی توقف پشت خط قرمزهای روزنامه نگاری وب نگاری کنند، از آزادی بیشتری فراتر از توان کنترلی محرمعلی خان ها نیز برخوردارند.
هرچند در جوامع غیر آزادی گرا، هژمونی قدرت همراه با سیاست فیلترینگ، در کنج خلوت وب نگاران و پشت رایانه آنان نیز به حضور مقتدرانه خود تداوم می بخشد اما به هر حال وبلاگها از آزادی بسیار افزونتری نسبت به دیگر شیوه های روزنامه نگاری برخوردارند و جالب آنکه این آزادی در جوامع اقتدارگرا و غیردموکراتیک بیشتر به چشم می آید.
این روزها دیگر لازم نیست بهای 15 کیلو نان را آن هم به اجبار و تنها برای دریافت اخبار دولتی بپردازیم. وب نوشته ها به راحتی در دسترس ما هستند.

۴ نظر:

  1. به تازگی داره این فرصت هم از ایرانی ها گرفته میشه. به راستی که هر کس با ما نیست علیه ماست. این شعار همه دولتهای توتالیتر تاریخ است. وبلاگ با همه محودیتهایی که داره اما گویا خیلی مسولان رو ترسونده.

    پاسخحذف
  2. وبلاگ نویسها خودشان باید تلاش کنند تا به انسجام و به زبانی فاخر و هماهنگ برسند و نهضت عظیم وبلاگی را با ایجاد تشکلی از درون خود راه اندازی کنند.

    پاسخحذف
  3. جوون كه بودم يه طنز نقادانه و شيرين از اين پيرمرد غماز "آ سد ابرام نبوي" خوندم پيرامون كثرت بلاگرهاي ايراني : هرچي گشتم برات لينك كنم پيداش نكردم . همين ...
    در فضاي كنوني جامعه ي ايراني عليرغم احساس خوشوفتي راجع به آزادي و عموميت وبلاگ نويسي بايد اذعان داشت نقصي درباره رسانه بدون ساز و كار قانوني و اخلاقي "وبلاگ ها" واردست و آنهم عدم الزام به تعهد نويسندگان در مورد نوشتار ... و غير قابل پيگيري بودن نگاشته هاست . بهتر آنستكه زيرساختي مستحكم و مطمئن براي فضاي مجازي مدون گردد.

    پاسخحذف
  4. سلام آقای کارگر از خواندن اون متن بالا ک سرآخر از ارشد ارتباطات سر درآورید خیلی لذت بردم چون خودم هم لیسانس علوم سیاسی دارم و با توجه به علاقه شدید به ارتباطات امسال ارتباطات ارشد شرکت کردم.
    حالا نمی دونم قبول می شوم یا نه ولی همیشه دوست داشتم تو زندگی با یکی مثل شما که اهل تفکر و علم و هنر است حرف بزنم و درد دل کنم و در سکوت شب تا پاسی از صبح در کنار چنین مردی وقایع تاریخ گونه نظانم قارجار و شاهنشاهی را بررسی و تحلیل و نهایتاً از عشق و دودلی و یکدلی به شما محبت کنم تا اینکه لحظه ای در آغوش چنین انسانی آرام بگیرم تا شما هم به آخرین لذت نفسانی خود همچنان که من می رسم برسید و تا آخر کار پیش بروید و حسابی منو بفشارید تا که .. من هم به اوحو لذت جنسی برسم. نمی دونم این پیام منو کی م یبین و کجا نمایش داشته می شه ولی دوست دارم فقط خودت ببینی و اگه دوست داری با یک جوون خوش تیپ اهل علم و هنر و نظر اشنا بشی به من تل کن 09119000716

    پاسخحذف