۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۸

تاخت آورده اند

"همه آنچه ما به آن نیاز داریم، یک شبکه ماهواره‌ای فارسی زبان است که بتواند هوشمندانه فعالیت کند و مأموریت افشاگری این نظام نژادپرست در حال فروپاشی را که تحت لوای اسلام اقدام می‌کند، برعهده گیرد و تا هنگامی که نبرد و درگیری با فارس ها قهری و نه اختیاری است، حمله آنها را باید با حمله متقابل پاسخ دهیم."
این جملات را پایگاه اینترنتی عرب‌زبان "ایلاف" در مقاله‌ای با نام "اطلاع رسانی و جنگ ما با فارس‌ها" آورده است تا از ضرورت راه اندازی شبکه ماهواره‌ای فارسی‌زبان برای مقابله به مثل با شبکه ایرانی "العالم" و شبکه‌های همسو با آن از جمله "المنار" (وابسته به حزب الله لبنان) و "الحوار" (وابسته به اخوان المسلمین لندن) سخن بگوید.
اتفاقی که به زودی رخ می‌دهد و نه تنها عرب‌ها، که ترک‌ها نیز در تکاپوی ایجاد شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان هستند و دیگرانی همچون آمریکا و انگلیس هم که پیشتر قدم در این راه نهاده اند و خوراک مطلوبشان را از طریق امواج ماهواره ای، راهی خانه های ایرانیان می کنند.
تلویزیون، فراگیرترین رسانه دیداری در کشور ماست و مردم ما خواه در روستایی دورافتاده باشند و خواه در کلان شهرها، به نشستن در برابر این جعبه جادو عادت دارند. تلویزیون رسانه‌ای بسیار اثرگذار است که با همراه داشتن همزمان صدا و تصویر، قدرت نفوذ فراوانی دارد -به ویژه در میان ما ایرانیان که به روشن بودن دایمی و استفاده مداوم از آن خو کرده ایم- و از همین روست که تلویزیون را "آدامس چشم‌ها" خوانده‌اند.
در شرایطی که یکسره بر تعداد شبکه‌های فارسی‌زبان برون‌مرزی افزوده می شود، اگر خوراک مناسب داخلی برای رویارویی با حجم انبوه پیام‌های بیگانه وجود نداشته باشد، واگذاردن میدان به حریف، بدیهی‌ترین نتیجه خواهد بود.
ناتوانی در تولید برنامه‌های متنوع و جذاب، ضعف در فراهم کردن ساخته‌های پرمحتوا و سرگرم کننده، سستی در تهیه خوراک مطلوب و برابر با ذایقه شهروندان ایرانی، کوتاه دستی در تأمین نیاز و سلیقه انبوه مخاطبان گوناگون درون مرز، فرونشستن از جذب توده‌های داخلی و... نزدیک‌ترین پیامدش، جا باز کردن رسانه‌های بیگانه فارسی‌زبان در میان خانواده‌های ایرانی خواهد بود که معنای شفاف آن، آغوش گشودن بر تهاجم بیگانگان است.
وقتی رسانه فراگیر داخلی نتواند شهروندان را به خود درکشد، رسانه‌های غیر رسمی –از شایعه‌های پیامکی تا پیام‌های ماهواره‌ای- جایگزین شده و فرصت بروز و ظهور می‌یابند. رسانه‌هایی که نه کنترلی بر آنها می توان داشت، نه از قوانین داخلی پیروی می‌کنند، نه در اندیشه منافع ملی ما هستند، نه با فرهنگ دینی و بومی ما در تناسبند، نه با هنجارهای ما همخوانی دارند، نه...
چاره چیست و ابزار رویارویی با دورخیز بیگانگان برای تغذیه افکار ایرانیان سوار بر موج‌های ماهواره‌ای کدام است؟
"میدان دادن به تلویزیون‌های خصوصی داخلی"
تلویزیون‌های خصوصی بهترین ابزار برای برخورد با هجمه فرهنگی بیگانگان به شمار می‌آیند که نه تنها موجب بروز رقابت منطقی در جذب مخاطب و ارتقای برنامه‌های رسانه ملی می شوند، بلکه بازار پر رونق کانال‌های ماهواره‌ای برون مرزی را کساد خواهند کرد.
در نبود تلویزیون‌های خصوصی داخلی و مستقل، کانال‌های فارسی‌زبان برون‌مرزی – لس آنجلسی‌های مبتذل و بی‌محتوا، اپوزیسیون‌های خارج‌نشین، نبردجویان آشکاری چون صدای آمریکا، اثرگذاران غیرمستقیمی چون بی‌بی‌سی و...- بازاری رو به رونق خواهند داشت و حتی در هنگامه‌هایی، میدان‌دار آگاهی‌رسانی و جهت دهی به افکار عمومی جامعه ایرانی می‌شوند. (و این در حالی است که بخش بزرگی از نیروهای درون جامعه که رویکرد اصلاحی دارند، از این امکان محرومند و نقدهای دلسوزانه داخلی و درون خانواده‌ای مجال بروز نمی‌یابند.)
این روزها، میرحسین موسوی از لزوم خروج از انحصار رسانه ملی و میدان دادن به تلویزیون‌های خصوصی سخن می‌گوید. مهدی کروبی نیز که پس از تشکیل حزب اعتماد ملی دست در کار راه اندازی شبکه‌ای ماهواره‌ای در خارج از کشور بود، بر این رویکرد باور دارد. مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی نیز از راه‌اندازی تلویزیون خصوصی پشتیبانی کرده و گویی این ضرورت بیش از گذشته احساس شده و اجرایی شدن آن، آهنگی همگانی می طلبد.
به گمان من هر چه این آهنگ کندتر باشد و دیرتر به سوی این ضرورت گام برداریم، در برابر تاخت آوردن بیگانگان تنها فرصت‌ها را سوزانده‌ایم و زمان را به سود آنان از کف داده‌ایم.

۸ نظر:

  1. در وصف اين سخن بايد گفت:به ياري خدا اين امر(راه اندازي تلوزيون خصوصي) در دولت موسوي محقق خواهد شد تاعزت و سرافرازی ایران وايراني حفظ شود.انشاءالله

    پاسخحذف
  2. مشکل ما با راه اندازی تلویزیون خصوص حل نمی‌شود. مشکل ما با معنا و مفهوم این واژه است. خصوصی‌شدن در جامعه ما فقط تعریفی شکلی است نه معنایی. خصوص‌شدن اگر زیر نظر مستقیم قدرت حاکم باشد فقط حرکتی نمایشی است. نمونهٔ بارز آن هم همهٔ نهادها و سازمان‌هایی است که به نام خصوصی در ایران فعالیت می‌کنند. باید ابتدا فرهنگ خصوصی‌سازی را ترویج داد.

    پاسخحذف
  3. کاری به تلویزیون خصوصی ندارم چون به نظرم محتوای برنامه هاش خوب یا بد باعث تنوع سلیقه و توقع در نخاطب میشه. اما در باب خصوصی سازی،الان دنیا کم کم داره ازش رو بر می گردونه. برخی اندیشمندان خبر از ظهور دوباره مارکسیسم میدن درست یا غلط اینطوریه دیگه. مااما همیشه یک 100 سالی از همه چی عقب هستیم تازه بعد از سی سال اقتصاد دولتی به این نتیجه رسیدیم اصل 44 هم بد نیست. به قول شاعر:
    بسوخت دیده ز حیرت که این چه بوالعجبیست!

    پاسخحذف
  4. سلام دوست عزیزم داود فکر می کنم اندیشمندان را با دانشمندان اشتباه گرفته اند چون اندیشمندان هر فکری می توانند داشته باشند ولی دانشمندان هستند که در سیر مشخص زمانی راهکارها را تبیین می کنند و تا آنجا که من می دانم در محافل روز دنیا چنین حرفی زده نشده بلکه آنچه باعث بروز بحران اخیر شده دخالتهای بی ضابطه دولت آمریکا از طریق سیاستهای پولی در اقتصاد این کشور به طور اخص پس از یازده سپتامبر 2001 است .

    پاسخحذف
  5. خیلی عالیه، اصلا فکر نمیکردم تو وادی مطبوعات رفته باشی. بااین حساب با هم همکاریم.
    حالا از شوخی گذشته حرفات و نقدات خیلی جالبه. و مهمترین خصیصه اش اینه که به دل میشینه. امیدوارم در این حرفه که به حق مسولیت سنگین و شریفیه همیشه موفق و راست قدم باشی. کمک خواستی (هرچند ناچیزیم، ولی) در خدمتم.
    منتظر کوچولوت هم هستیم.
    راستی! با نظر لطفی کاملا موافقم.

    پاسخحذف
  6. سلام. این مطلب در سایت سپیده دم قرار گرفته است. در نشانی زیر:
    http://sepidedam.com/ViewDetaile/?cnt=atd&id=73

    پاسخحذف
  7. لینک این مطلب در وبلاگ ستاد جوانان حامی میرحسین موسوی در کاشان:
    http://moosavi88.blogfa.com/post-119.aspx

    پاسخحذف
  8. ارجاعی از امیر وارسته در سایت روزآنلاین به این یادداشت:
    http://www.roozonline.com/persian/opinion/opinion-article/archive/2012/october/23/article/-a6a08f3130.html

    پاسخحذف