۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۸

رویای شیرین آزادی مطبوعات

شانزده سال است که سومین روز ماه می هر سال (سیزدهم اردیبهشت) با پیشنهاد یونسکو و تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد، به عنوان "روز جهانی آزادی مطبوعات" نامگذاری شده است.
این آزادی معنایی گسترده دارد و روزنامه‌نگار باید در همه مراحل کار حرفه ای خود این موهبت را آشکارا احساس کند. روزنامه‌نگار باید آزاد باشد تا اخبار، اطلاعات و خوراک مورد نیاز حرفه خود را بجوید، بیابد، دریافت کند، گرد آورد، انتقال دهد، منتشر کند و مخاطب او نیز بتواند آزادانه محصول کار روزنامه نگار را دریافت کرده و از آن بهره ببرد.
این آزادی وقتی واقعی و کامل است که محدودیتی در میان نباشد، سانسوری در کار نباشد، نظارت پیش از انتشار فراموش شود و توقیف و تعطیل پس از نشر نیز رخت بربندد. (و البته تردیدی نیست که استثناءهایی مانند امنیت ملی، وضعیت جنگی و... در همه جوامع پذیرفته شده‌اند)
حتی بر این باورم که این آزادی نه تنها باید رهایی از فشارها و محدودیتهای حکومتی باشد، بلکه به منزله رها شدن از دغدغه نان و نام و آزاد شدن از واهمه اسیر شدن در دامهای زر و زور و تزویر نیز باشد.
آن چنان روزی است که رویای شیرین آزادی مطبوعات تعبیر خواهد شد.
در گذری تاریخی بر سیر قانونی آزادی مطبوعات در دنیای کنونی، در گام نخست، اعلامیه حقوق بشر و شهروند انقلاب کبیر فرانسه (مصوب 1789) رخ می نماید که بر پایه آن، انتقال و انتشار آزادانه افکار و عقاید از گرانبها‌ترین حقوق انسانی است و آزادی گفتار و نگارش و چاپ برای هر شهروند به رسمیت شناخته شده است.
در ایران ما اما، یک قرن پیش و نزدیک به یک قرن پس از تصویب این اعلامیه بود که با وقوع نهضت مشروطه علیه استبداد قاجاری، اصل آزادی مطبوعات به رسمیت شناخته شد.
در نخستین قانون اساسی ایران در آن روزگار و در متمم آن و نیز در نخستین قانون مطبوعات ایران که در سال 1326 ه.ق به تصویب رسید، آزادی مطبوعات مورد تأکید قرار داشت و روزنامه نگاران ایرانی دوران پرنشاطی را تجربه می‌کردند.
روزنامه‌نگاران و آزادی‌خواهان در نخستین دوره مجلس شورای ملی کوشش کردند تا آزادی مطبوعات به صراحت در قانون اساسی گنجانده شود و افزون بر تعریف و تضمین آزادی مطبوعات و سلب امکان سانسور نوشته‌های مطبوعات از سوی دولت، ضرورت محاکمه‌های مطبوعاتی با حضور هیأت منصفه را مورد تأکید قرار دادند.
چندی بعد و با انحلال مجلس سوم بود که به تدریج، محدودیت‌ها برای آزادی مطبوعات بروز و شدت یافت و لزوم اخذ امتیاز برای انتشار مطبوعات، مانعی بزرگ در برابر این آزادی فرو نهاد.
پس از کودتای 28 مرداد 32 نیز بر دامنه محدودیت‌ها افزوده شد و با پیروزی انقلاب اسلامی نیز هرچند در قانون اساسی بر آزادی مطبوعات و منع سانسور تأکید شده است اما لزوم دریافت پروانه انتشار و امتیاز و محدودیتهایی از این دست، همچنان برجای ماند.
سیزدهم اردیبهشت، فرصت مناسبی است برای بازخوانی نقش ارزشمند مطبوعات و تلاش در دستیابی به آزادی کامل آنها از قید و بندهای نهان و آشکاری که به این اصل مهم و پیش برنده چهارمین رکن مردم سالاری خدشه وارد می‌کنند.
نزدیک به 200 سال پیش، ویلیام فرانکلین در کسوت گردشگری که ایران را برای سفر خود برگزیده بود، در توصیف ایران آن روزگار چنین نوشت: "آزادی بیان برای ایرانیان به کلی ناآشناست و این ضرب المثل که دیوار گوش دارد، ورد زبان همه است. ترس از به زنجیر کشیده شدن، فکر ایرانیان را متحجر کرده است."
گویی این سخن پس از دو سده همچنان دور از کهنگی است.

۸ نظر:

  1. مهندس ميرحسين موسوي هم به مناسبت روز جهاني آزادي مطبوعات بيانيه صادر كرد.
    http://isna.ir/ISNA/NewsView.aspx?ID=News-1330318

    پاسخحذف
  2. رسانه هاي دولتي در اين سالهاي اخير حتي از عنوان روز جهاني آزادي مطبوعات هم مي ترسند. توي سررسيد من نوشته شده "روز جهاني مطبوعات" و رسانه هاي دولتي هم كلمه "آزادي" را حذف كرده اند.

    پاسخحذف
  3. آزادی موهبتی است که قدر آن تنها به هنگام فقدان شناخته می شود.
    خیلی وقت ها این خود ما هستیم که از خود سلب آزادی می کنیم. آزادی نعمتی است که مثل هر نعمت دیگری باید برای دستیابی به آن تلاش کرد اما غالبا ما حاضر به کمترین تلاشی برای آن نیستیم. آیا پیدا کردن نانی که سیرمان کند و آبی که عطشمان را فرو نشاند و سقفی و زیراندازی که بپوشاندمان و همسری که با او به آرامش روحی برسیم نیازمند تلاش نیست؟
    چه میزان از تلاش روزانه و روزمره ما به کوشش برای کسب و لذت از آزادی سپری می شود؟
    راه پیداست. راهرو کم است. آزادگی در نهاد ما چون گیاهی زنده به ودیعه گذاشته شده است و این گیاه شادابی، سلامت و رشد طبیعی اش بدون مراقبت و نگهداری میسر نیست. کمی به گلدان دل و روحمان آب بدهیم. هر از گاهی لااقل هر از گاهی، آنرا کنار پنجره بیاوریم بگذاریم تا هوایی بخورد و رنگ آفتاب را ببیند. تا بزرگ شود. آنقدر بزرگ که بتوانیم در سایه اش همه انسانها را جمع کنیم و قرص نان و کوزه آبی را بر سفره رفاقت و دوستی با هم تقسیم کنیم. آزادی واقعی آزادی روح و جان است که اگر حاصل نیاید همه ما زندانیان ابدی هستیم با اعمال شاقه لبخند های زورکی و سلام های سرد و بیروح. آزاد باشید.
    علیرضا قادری

    پاسخحذف
  4. کارگر جان سلام
    میدانم که اگر این محدودیت ها نبود یقینا گزارشت از کیش اگر بهترین نبود یقینا یکی از بهترین ها بود. کاملا هم شرایط را می فهمم و اگر در موقعیت تو بودم خودم هم برای در امان ماندن از بازتاب چنین اقدامی که اغلب بسیار غیر منصفانه و گاه ناجوانمردانه است هرگز چنین کاری را نمی کردم. شاید دلیلم برای رها کردن کار دولتی همین بوده که جایی که می شد سکوت کنم حرف زدم! ایکاش میشد خودمان باشیم و بدون واهمه از برداشتهای موذیانه و واکنشهای دشمنانه بگوییم و بشنویم شاید ایرانمان را آبادتر کنیم و دل و دینمان را هم آسوده تر. اما ...
    صمیمانه به شما ارادت دارم. سر بلند و پایدار باشی همین نوشته ها برای اهل دل ارزشمند و نزد خدا انشاءالله ماجور است.
    ارادتمند علیرضا

    پاسخحذف
  5. راستی دیوار گوش داره‌ها...
    امروز برای گفتن همین جمله نیز تنمان می‌لرزد.
    اینجا همیشه یک بال کلاغ از بال دیگر آن مساوی‌تر است.
    آزادی بیان هست ولی برای از ما بهترها!

    پاسخحذف
  6. بدون شك ترس از افشاشدن عملكرد نادرست است كه منجر به قبضه كردن رسانه ها، مطبوعات و ........

    پاسخحذف