۲۲ تیر ۱۳۸۸

سه‌گانه "ندا، مايكل، مروه"

نا آرامي‌هاي پس از انتخابات رياست جمهوري دهم در ايران، به تيتر يك رسانه‌هاي دنيا بدل شده بود و غول‌هاي رسانه‌اي خبرهاي مربوط به تنش‌ها و رخدادهاي جامعه ايران را در صدر اخبار خود نشانده بودند. با قتل ندا آقاسلطان –دختري دانشجو كه در درگيري‌هاي خياباني در تهران جان باخت-، اين اخبار جلوه اي شاخص يافتند و تصوير او در قالب‌هاي گوناگون بصري و تبليغي به نماد ناآرامي‌هاي انتخاباتي ايران تبديل شد.
مهم نبود كه بيننده بي‌بي‌سي باشي يا سي‌ان‌ان. الجزيره ببيني يا العربيه. به پايگاه رويترز سر بزني يا از آسوشيتدپرس بازديد كني. ايران، انتخابات و ناآرامي‌هاي پس از آن خبر اصلي همه رسانه‌هاي نامدار بود.
تيرماه آغازين روزهاي خود را سپري مي‌كرد كه به ناگاه خبر پيچيد ستاره موسيقي پاپ روي تختش در لوس‌آنجلس بيهوش افتاده است. زمان كوتاه رساندن پيكر بيهوش مايكل جكسون به بيمارستان براي رسانه‌هاي جهاني كافي بود تا اخبار ايران را به كناري بنهند و مرگ اين نماد موسيقي پاپ را به بارزترين خبر بدل كنند.
در اندك زماني رويدادهاي ايران و پس لرزه‌هاي انتخابات، خبري دست چندم و كم اولويت به شمار آمد و مرگ مايكل جكسون جايگزين آن شد. ديگر همه جا سخن از هنرنمايي‌هاي او، مهارت‌هايش در موسيقي و رقص و موج افكني‌ها و ساختارشكني‌هايش در هنر و زندگي بود.
مرگ او نه تنها در آمريكا كه در بسياري از ديگر كشورها بازتاب گسترده اي داشت و حتي مطبوعات و فضاي سايبر در ايران نيز جايي را به جكسون و موسيقي و زندگي او اختصاص دادند.
رسانه‌هاي رسمي ايران در چنين فضايي خبر ديگري را برجسته كردند و قتل مروه الشربيني به تيتر يك بدل شد. صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران با گذشت چند روز از وقوع حادثه قتل اين بانوي مصري در دادگاهي در آلمان، به ناگهان به اين سوژه خبري علاقه‌مند شد و با پوشش خبري گسترده اي، نام الشربيني را به نامي آشنا براي مخاطبان خود در كشور تبديل كرد.
اين سه‌گانه مرگ و واكنش رسانه‌ها در پرداختن به آنها نمونه‌اي روشن و آشكار براي يكي از نظريه‌هاي ارتباطي است كه "برجسته سازي" خوانده مي‌شود.
برجسته‌سازي (Agenda Setting) به اثرگذاري توانمند رسانه‌ها بر افكار عمومي اشاره دارد و بر پايه آن، اين رسانه‌ها هستند كه اهميت يك موضوع را براي جامعه مخاطبان تعيين مي‌كنند.
نخستين بار والتر ليپمن (روزنامه‌نگار آمريكايي) بود كه در سال 1922 با پي بردن به قدرت رسانه‌ها در القاي برخي گمان‌ها و پندارها به مردم، از اين اصطلاح بهره برد و سال‌ها پس از او دو پژوهشگر ديگر با تمركز و مطالعه بر مبارزات انتخاباتي سال‌هاي 1968، 1972 و 1976 در آمريكا نتيجه گرفتند كه رسانه‌ها براي مردم اولويت‌سازي مي كنند.
مك كامبز و دونالد شاو در كاروليناي شمالي به رصد كردن رفتار رسانه‌ها و مردم در كشاكش مبارزات انتخاباتي پرداختند و دريافتند كه رسانه‌ها تأثيري قدرتمند بر آنچه رأي‌دهندگان به عنوان موضوعات مهم تلقي كرده اند، بر جا نهاده اند.
بعدها اين مفهوم از "اولويت سازي" فراتر رفت و آقا و خانم لانگ با تمركز بر بحران واترگيت، مفهوم برجسته‌سازي را پيچيده و چند مرحله اي دانستند و به تدريج پژوهشگران براي مردم نيز در تعامل با رسانه‌ها نقشي فعالتر قايل شده و فرايند برجسته سازي را به‌سان آمد و شد در خياباني دوطرفه دانستند كه مردم و رسانه‌ها در گذر از آن در تعاملند.
باورمندان به نظريه برجسته سازي به بياني ساده معتقدند كه: "رسانه‌ها به مردم نمي‌گويند كه چه و چگونه بينديشند اما به آنها مي‌گويند كه درباره چه بينديشند".
رسانه‌هاي همسو نسبت به يك موضوع واكنشي زنجيره اي و هماهنگ نشان مي دهند و با برگزيدن يك پيام ارتباطي از ميان ديگر پيام‌ها و بزرگ كردن آن، خبرهاي ديگر را كوچك و كم اهميت جلوه داده و به درشت‌نمايي پيام دلخواه خود براي مخاطب مي‌پردازند.
اندازه اختصاص داده شده به تيتر و متن خبر، ميزان استفاده از عكس و نيز جايگاه خبر در صفحه از در دسترس‌ترين و آشكارترين ابزارهاي اين درشت‌نمايي در رسانه‌هاي مكتوب است و رسانه‌هاي ديداري و شنيداري نيز براي برجسته سازي از ترفندهايي چون اولويت‌دهي در ترتيب خواندن خبر، تخصيص مدت زمان افزونتر به خبر و بهره‌گيري از تصوير و فيلم استفاده مي‌كنند.
اين توانمندي رسانه‌هاست كه موجب شده است امروز بسياري از شهروندان اين ديار، ندا، مايكل و مروه را بشناسند آنچنان‌كه گويي تنها كسي كه از مرگ آنان چيزي به گوشش نرسيده، خواجه حافظ شيرازي است!
امروز به مدد برجسته سازي رسانه‌ها، سه‌گانه مرگي كه از آن ياد شد، "داستاني است كه افسانه هر انجمن است".

۷ نظر:

  1. در صف مقدم افرادی که باید به جهنم وارد شوند، خبرسازان و خبرگزاریها و همه ماترکشان هستند که به ناحق یک نفر کوچک یا بزرگ می کنند!

    پاسخحذف
  2. و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون

    پاسخحذف
  3. شما دعوتید به مجلس سهراب کشان

    پاسخحذف
  4. کاش این سه گانه مرگ به روایت تو "افسانه" بود.

    www.cranium-words.blogfa.com

    پاسخحذف
  5. hgا سلام
    خب بعنوان کسی که کار رسانه می کنید صرفن نگاه تان از آن وری است. اما در تحلیل رفتار شنوندگان باید گفت که: این 3 مورد یک عامل مشترک دذارند و آن مرگ است. که برای جامعه ظاهرن از اخبار حاوی مرگ و میر استقبال بیشتری می کنند. این را رسانه ها نمی توانند کاریش کنند. مثلن خرید هواپیما برای یک شرکت هواپیمایی خبر خاصی نیت اما سقوط همان هواپیما خبر داغی است.

    پاسخحذف
  6. رسانه‌ها خبر این سه‌گانه مرگ را سه‌گونه برجسته کردند.
    ندا سرآغاز یک حرکت،
    مایکل پایان یک اسطوره،
    و مروه تکرار یک اتفاق تاریخی.

    پاسخحذف
  7. مقایسه آمار پخش 4 خبر در صدا وسیما۲۸ تیر ۱۳۸۸ ساعت ۱۰:۵۵

    در همین راستا سایت تابناک به نقل از روزنامه اعتماد نوشته است:
    نمودار آماري پخش چهار خبر مربوط به کشته شدن ندا آقاسلطان، مبارز چچني توسط روسيه، 140 نفر در چين و زن محجبه مصري در آلمان در چهار بخش خبري صدا و سيما حاکي از آن است که صدا و سيما در هفته اول وقوع اين حوادث اقدام به پخش 140 بار خبر کشته شدن زن محجبه مصري، هشت بار خبر کشته شدن 140 نفر مسلمان در چين توسط پليس، پنج بار پخش خبر شهادت مبارز چچني توسط روسيه و در نهايت سه بار پخش خبر کشته شدن ندا آقاسلطان کرده است.

    پاسخحذف