۶ مرداد ۱۳۸۸

دكان بي متاع چرا واكند كسي؟!

"... پيشترها كه سلماني‌هاي كنار خيابان كار دندانپزشك‌ها را هم انجام مي‌دادند، وقتي با انبر و بدون بي‌حسي دندان فردي را مي‌كشيدند و فريادش به هوا مي‌رفت، بي‌درنگ پا بر پاي او مي‌فشردند و ضربه اي بر پايش مي‌زدند تا كانون درد به جاي ديگري منتقل شود و ذهن بيمار تنها به درد دندانش معطوف نباشد.
در هفته‌هاي اخير هم ديديم كه رسانه‌هاي خبري غربي با فروكش كردن نا‌آرامي‌ها در ايران براي خوراك دادن به مخاطبان خود، كانون درد ديگري ساختند و با به قتل رساندن مايكل جكسون، افكار‌عمومي را به نقطه ديگري معطوف كردند..."
مشاور رسانه اي رييس جمهور، پسين ديروز (پنجم امرداد 88) مهمان "راديو گفت و گو" بود تا از كنش‌ها و واكنش‌هاي رسانه‌هاي داخلي و خارجي در دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري و رخدادهاي پس از آن بگويد و در حاليكه بر شمار گپ و گفت‌هاي خود با رسانه‌هاي برون مرزي فخر مي فروخت، مصرانه باور داشت كه توطئه‌اي عظيم و هماهنگ از سوي همه رسانه‌هاي بيگانه عليه ايران در كار است و آنها براي برون‌رفت از ركود خبري پديد آمده پس از ايجاد آرامش در ايران، ناگزير به قتل مايكل جكسون دست زدند!
او با نمونه آوردن از شيوه كار دندانپزشكان خياباني، به قتل رساندن يك ستاره موسيقي پاپ براي انحراف اذهان را طبيعي مي‌پنداشت و شايعه اي مبني بر تازه مسلمان بودن مايكل جكسون را هم سندي براي اعتبارافزايي به باور خود به ويژه در ميان جهان اسلام مي‌دانست!
دقايقي پيش از او هم يكي از كارشناسان و مستندسازان سيماي جمهوري اسلامي ايران با صراحت كمتري بي نام آوردن از جكسون، چنين مضموني را كوك كرد كه: "... رسانه‌هاي غربي غلطك عظيمي را درباره اخبار وقايع انتخاباتي ايران با دور تند به حركت درآوردند كه با آرام شدن اغتشاشات در ايران، توان توقف ناگهاني اين غلطك متحرك را نداشتند و بنابراين به مرگ يك آوازه‌خوان متوسل شدند. بايد ديد چرا كسي كه روزي چند ساعت ورزش مي‌كرد و براي كنسرت‌هايش آماده مي‌شد ناگهان مرد؟!"
شنيدن اين گفته‌ها حضور پررنگ آنچه را كه "توهم توطئه" خوانده مي شود ديگر بار به ذهنم آورد. توهمي كه در ميان ما ايراني‌ها پيشينه اي دراز دارد و همواره براي ديگران هيچ كاري متصور نيستيم جز اينكه بنشينند و براي ما دسيسه بچينند. هميشه زير كاسه آنان نيم كاسه اي هست و بي گمان "صورتي در زير دارد آنچه در بالاستي".
حضور و بروز پرشمار عبارات و اصطلاحاتي همچون "توطئه، جاسوسي، وابستگي، خطر خارجي، عامل اجنبي، سرسپرده بيگانگان، ستون پنجم، جيره خور استعمار، وطن فروش، مزدور اجانب، نوكر بيگانه، پشت پرده، صحنه‌گردان و..." در ادبيات سياسي ديروز و امروز ايران خود نشانگر نوع نگاه هراسناك ما نسبت به دسيسه‌چيني ديگران است.
گويي همگي باور داريم كه بر صحنه سياست، نمايشي خيمه شب بازي در حال اجراست كه قدرت‌هاي خارجي كارگردان آن هستند و با ريسمان‌هايي پيدا و پنهان، عروسك‌هاي نمايش را –كه سياست‌ورزان داخلي هستند-كنترل مي‌كنند.
گماني نيست كه "دشمن نتوان حقير و بيچاره شمرد" و ساده انگاري است اگر بپنداريم كه بيگانگان هرگز توطئه نمي‌كنند و با دسيسه ميانه اي ندارند. بي‌ترديد آنان پيش و بيش از هر چيز در تعامل با ما و دنيا به سود خويش مي‌انديشند و به دنبال صيد ماهي از هر آب گل آلودي هستند اما افسانه بافي و خيال‌پردازي در دامن زدن به توطئه بيگانگان روا نيست.
آيا قدرت رسانه اي غرب آنچنان ناتوان و ناوارد است كه براي انحراف افكارعمومي و ايجاد خوراك خبري مناسب ناگزير به قتل يكي از ستارگان موسيقي اش دست يازد؟ آيا تا آن اندازه از تكنيك‌ها و تاكتيك‌هاي خبري تهي‌دست و بي‌بهره اند كه ناتوان از خبرسازي و برجسته‌سازي رويدادهاي كوچك، وادار به قتل چهره اي شاخص در هنر غرب شوند؟
نظريه‌پردازان دولتي رسانه‌ها تا كي مي‌خواهند بر كاستي‌ها و ناتواني‌هاي خود چشم ببندند و بي آنكه در تقويت و توانمندسازي خود بكوشند، با دشنام به ديگران قصور خويش بپوشانند؟! تا كي مي‌خواهند بر اين اصل آشكار و بديهي ديده فرو بندند كه "هرگاه مردم آنچه را مي‌خواهند نيابند، مشتري ديگران خواهند شد"؟ تا كي مي‌خواهند گناه كسادي دكان بي‌متاع خود را بر گردن توطئه پردازي بيگانگان بيفكنند؟
اين كارشناسان اگر تنها درصدي از سهم بزرگي را كه در نگاه خود براي توطئه افكني رسانه‌هاي غربي قايلند به كارنابلدي و نگرش انحصاري گردانندگان رسانه‌هاي دولتي معطوف مي‌داشتند و ميدان ندادن به افكار و آراي گوناگون بازيگران صحنه سياست در داخل كشور را به عنوان ضعف رسانه ملي مي‌پذيرفتند، بي‌گمان حضور موفق‌تري را براي رسانه مطلوب خود رقم مي‌زدند.
بپذيريم كه سخن گفتن از قتل مايكل جكسون به دست رسانه‌هاي غربي به جبران كاهش اخبار ناآرامي‌هاي ايران، بهانه پسنديده اي براي چشم بستن بر كاستي‌هاي رسانه ملي و رسانه‌هاي دولتي نيست. اگر به چنين بهانه‌هايي دلخوش كنيم، آيا بيگانگان را هم مجاز خواهيم دانست كه براي نمونه بگويند قتل مروه الشربيني و برجسته سازي آن و يا سقوط هواپيما در قزوين و كشته و زخمي شدن مسافران آن توطئه رسانه‌هاي ايراني و براي انحراف افكار عمومي از تنش‌هاي داخلي كشور بوده‌است؟!

۷ نظر:

  1. حالا که قراره توهم بزنیم، اصلا چطوره بگیم که مایکل جکسون رو ما ایرانیا کشتیم که ذهنها رو از اغتشاشات و شلوغیای ایران منحرف کنیم؟! اینکه محتمل تره!!

    پاسخحذف
  2. خدا رحمت کند دائی جان ناپلئون را، که اگر نبود من نمی دانستم یا چه کلمات کوتاهی این سیاسیون را توصیف کنم!
    بسیار جالب است. چشمشان را به روی اینهمه حقیقت گویا می بندند و آنوقت هر آنچه قدرت تفکر دارند در راه تصور و توهم توطئه دیگران خرج می کنند!

    پاسخحذف
  3. واعظان کین جلوه در محراب سیما میکنند این کاره اند

    پاسخحذف
  4. نکنه فکر می کنی مایکل جکسن خودش مرده؟ منابع معتبری که نخواستند نامشون فاش بشه گفتن که مایکی خود کشی کرده که اخبار دنیا رو متوجه خودش کنه تا برادران خدمتگزار (یا خدمتگذار) بی سر خر خبرنگارای بیگانه خدمت بگذارند. مایکل بعد از اسلام آوردن در ولایت هم ذوب شده بود و طی یکی از ترانه هاش که صهینونیستها هیچوقت اجازه انتشارش رو ندادند خواند که: ای رهبر آزاده آماده ام آماده
    بهتره به افراد حسن ظن داشته باشی تا سوء ظن دوست عزیز.

    پاسخحذف
  5. ترانه ساز کن
    ترانه ها ، رسانه های شاهدند.
    دروغ و درد، شعر بی قواره ی زمان ماست.
    این روز ها "تولد تامینا" یعنی خبر
    این روزها "مرگ ترانه" یعنی خطر
    کسی خطر نکرد.
    www.cranium-words.blogfa.com

    پاسخحذف
  6. قبول دارم که رسانه ها نمی توانند در این مناقشات بصورت مستقیم دخیل باشند ، اما تغییر رویه بعضی از آنها در طول اعتراضات عیان بود.
    برای دقت بیشتر لطفا پست " و اما بی بی سی " را در آدرس من بخوانید.

    پاسخحذف
  7. چهل ماه پیش را که یادت هست !؟
    سقوط هواپیمای c-130 را میگم !
    مرگ کلی خبرنگار، دنیای رسانه رو در ایران به شدت سرگرم کرد !
    به نظر تو چقدر زمان لازمه یه " سرِ گرم" خنک بشه؟
    اون روزها چند نفری گفتند که خیلی از اتفاقات تو ایران تاوان مرگ بر آمریکاست !
    ولی این آمریکا با آون آمریکا یه فرق ساختاری داره !
    به نظرت یه روز همین رسانه ها شرایط مناسب روابط ایران و آمریکا رو بوجود می آرند؟

    پاسخحذف